پولسازی با شکار هیولاها
ساتوشی تاجیری
بازیهای ویدئویی بدونشک یکی از محبوبترین روشها برای گذران اوقات فراغت است. با اینحال کمتر بازیای را میتوان سراغ گرفت که شهرت آن از اتاق خواب گیمرها به اتاقهای دیگر خانه سرایت کند و تمام اعضای خانواده با آن آشنا شوند. بدونشک یکی از بزرگترین استثناها، سری «پوکمون»(Pokemon) است که نخست یک بازی ساده برای کنسولگیم بوی بود و با گذشت زمان، امپراتوری رسانهای خود را بنا کرد. تاکنون فیلمها و سریالهای زیادی با الهام از این سری ساخته شدهاند و هرساله تورنومنتهای ورزشهای الکترونیکی متعددی براساس این مجموعه بازی برگزار میشوند. سنگ بنای این امپراتوری رسانهای با اولین نسخه بازی «پوکمون» نهاده شد. بازیای که توسط سازنده ژاپنی خوش ذوقاش، «ساتوشی تاجیری» ساخته شد. تاجیری از زمان تولد سری تا امروز، در ساخت تمامی قسمتهای آن نقش داشته است.
با استناد به میزان فروش سری «پوکمون»، میتوان گفت «نینتندو» عمده شهرت و سرمایه خود را مدیون تاجیری است. سری پوکمن طی این سالها کنسولهای قابلحمل نینتندو را تبدیل به یکی از لوازم ضروری برای گیمرها کردند.
سلطان وحشت
شینجی میکامی
قسمت نخست «رزیدنت اویل»(Resident Evil) که در سال ۱۹۹۶ عرضه شد، سرنوشت ژانر وحشت را بهطور کلی تغییر داد. حتی امروز که بیش از بیستسال از عرضه این بازی میگذرد، اگر بار دیگر آن را تجربه کنید، تمامی المانهایی که امروز بخش جداییناپذیر از بازیهای ترسناک مدرن هستند را میتوانید در آن بیابید. المانهایی مانند کمبود مهمات، دشمنان جانسخت و حملات غافلگیرانه همه و همه در ساخته شینجی میکامی وجود دارند. این المانها پس از موفقیت سری رزیدنت اویل، راه خود را به سری بازیهای «سایلنت هیل» (Silent Hill) و «دد اسپیس» (Dead Space) باز کردند و تبدیل به استانداردهای ژانر شدند. برای میکامی، تنها ساخت یک شاهکار کافی نبود، برهمین اساس ده سال پس از انتشار قسمت اول رزیدنت اویل، «رزیدنت اویل۴»(Resident Evil۴) را برای کنسول گیم کیوب ساخت. میکامی با ساخت این بازی بهخوبی نشان داد که میتوان بین وحشت و بخش اکشن تعادل برقرار ساخت. با اینکه قسمتهای بعدی سری بیش از هرچیز اکشن بودند، اما قسمت چهارم با طراحی بسیار دقیق و جذاب، در تمام دقایق گیمپلی، آدرنالین گیمرها را در سطح بالایی نگاه میدارد. حتی امروز که دهسال از عرضه قسمت چهارم میگذرد، نسخه بازسازیشده آن برای کنسولهای نسل هشتمی عرضه شد و گیمرهای زیادی برای بازگشت به دوران خوش گذشته، این عنوان را خریداری کردند.
فانتزیای که قرار بود آخرین باشد
هیرونوبو ساکاگوچی
وقتیکه «هیرونوبو ساکاگوچی» قسمت نخست «فاینال فانتزی»(Final Fantasy) را ساخت، شاید هیچگاه تصور نمیکرد که سنگ بنای عظیمترین سری نقشآفرینی تاریخ را گذاشته است. تقویت و بالا بردن توانایی کاراکترها که امروز بخش جداییناپذیر بازیهای نقشآفرینی و حتی بسیاری از بازیهای اکشن محسوب میشود، نخستینبار در بازی «فاینال فانتزی» - عرضه در سال ۱۹۸۷ - دیده شد. بازی «فاینال فانتزی»، همانطورکه از نامش پیداست، قرار بود یک خداحافظی و بهنوعی آخرین بازی ساختهشده توسط سازندگانش باشد، اما بازی نهایی بهقدری موفق از آب درآمد که ساخت نسخههای مختلف «فاینال فانتزی» بهسرعت در دستور کار سازندگان قرار گرفت. حتی اکنون که این مطلب را میخوانید هم ساخت قسمت جدید و بازسازی نسخههای قدیمی اینسری ادامه دارد. ساکاگوچی علاوهبر خلق بسیاری از عناوین مشهور کمپانی اسکوئر انیکس، بر روند ساخت بسیاری دیگر از آنها نظارت داشت. عناوینی از جمله نه قسمت نخست «فاینال فانتزی»، «فاینال فانتزی تاکتیکس» و «کرونو تریگر»(Chrono Trigger) با نظارت مستقیم شخص ساکاگوچی ساخته شدند. او درنهایت سال ۲۰۰۴ اسکوئر انیکس را ترک کرد تا استودیوی خود یعنی «میست واکر» (Mistwalker) را تأسیس کند. ساکاگوچی و تیم او در این استودیو، طی این سیزدهسال عناوین زیبایی همچون «ادویسه گمشده» (Lost Odyssey) و «آخرین داستان» (Last Story) را خلق کردند.
ضیافت بهترینها
راب پاردو
بدونشک هیچ سازندهای روی کره زمین وجود ندارد که استانداردهای آن همانند استودیو بلیزارد بالا باشد. برخلاف بسیاری از کمپانیها، استودیو بلیزارد هرساله عناوین جدیدی که تنها نامی بزرگ را به یدک میکشند، به بازار عرضه نمیکند تا جیب گیمرها را خالی کند و وقتی بازی میسازد، میتوان مطمئن بود که یکی از بهترین عناوین سال قرار است منتشر شود، عناوینی که گیمرها با اطمینان و بدون اینکه منتظر انتشار نمرات منتقدان بمانند، آنها را خریداری میکنند. راب پاردو بهعنوان مدیر طراحی کمپانی، یکی از بازیگران کلیدی در طراحی عناوین شاهکار کمپانی بلیزارد به حساب میآمد.
یکی از مهمترین بازیهایی که در کارنامه پاردو وجود دارد، قسمتهای دوم و سوم «دیابلو»(Diablo) است؛ دو عنوانی که نهتنها تأثیر شگرفی بر بازیهای نقشآفرینی کلاسیک و ایزومتریک گذاشتند، بلکه ردپای آنها را حتی در عناوینی مانند «بوردر لندز»(Borderlands) و «دستنی»(Destiny) میتوان سراغ گرفت. با اینحال بزرگترین ساخته پاردو تا به امروز که به احتمال زیاد در آینده هم قادر به ساخت عنوانی مانند آن نخواهد بود، «جهان وارکرفت» (World of Warcraft) است. اگر بخواهیم دقیقتر بگوییم، وارکرفت مهمترین و پرطرفدارترین عنوان(MMO) تاریخ است که امروزه میلیونها بازیکن از آمریکا گرفته تا چین و کره جنوبی، ساعتهای متمادی پای آنها صرف میکنند. طی سالهایی که از عرضه این بازی میگذرد، وارکرفت هیچگاه افت نکرده، بلکه با انتشار نسخههای الحاقی، تنها بهتر و بهتر شده است.
صدها ساعت با بتسدا
تاد هاوارد
اگر شما هم یکی از آندسته طرفداران سبک نقشآفرینی هستید که صدها ساعت زمان پای عناوینی مانند «اسکایریم»(Skyrim) و «فال اوت»(Fallout) صرف کردهاید، باید یقه «تاد هاوارد» را بهخاطر این اتلاف وقت بگیرید. او را میتوان سلاح مخفی و بهنوعی کشتار جمعی استودیو بتسدا نامید. هاوارد تا به امروز مسئولیت ساخت برخی از بهترین بازیهای نقشآفرینی تاریخ را برعهده داشته است. بازیهای ساخت تاد هاوارد بهطور اعجابآوری عمیق و گسترده هستند، بهنحویکه گیمرها اگر صدها ساعت هم زمان پای آنها صرف کنند، بازهم بسیاری از نقاط و مراحل برایشان مخفی میمانند. شخصیتهای اول عناوین هاوارد، عمدتاً زندانیانی هستند که در نقطه حساسی از تاریخ قرار گرفتهاند. این شخصیتهای نسبتاً ضعیف با پیشرفت در بازی، قدرتهای زیادی کسب میکنند و درنهایت تبدیل به پهلوانانی میشوند که حتی اژدهای چندسر هم حریفشان نمیشود. بازیهای تاد هاوارد ازنظر داستانی هم حرفهایی برای گفتن دارند، از داستان حماسی و زیبای «اوبلیویون»(Oblivion) گرفته تا سناریوی غیرقابل پیشبینی «فال اوت۴» همه و همه سرچشمه گرفته از خلاقیتهای تاد هاوارد هستند. داستان و گیمپلی بازیهای او بهقدری جذاب و درگیرکننده هستند که گرافیک و باگهای آزاردهندهای که جزو عناصر جدانشدنی بازیهای بتسدا هستند را به حاشیه میرانند.
ناجی نینتندو
شیگرو میاماتو
«شیگرو میاماتو» شاید بهخاطر فرار از دوربینها و جایگاه کنفرانسها، مشهورترین بازیساز حاضر در این لیست نباشد، اما بیش از هرکس دیگری با ساخت عناوین مختلف برای کمپانی نینتندو، به سودآوری و موفقیت این شرکت کمک کرده است. او بهقدری در انظار عمومی کم ظاهر میشود که شاید حتی بزرگترین طرفدارانش هم چهره او را نشناسند و با بیخیالی از کنارش در خیابان بگذرند. میاماتو مغز متفکر پشت عناوین «دانکی کانگ» ( Donkey kong)، «سوپر ماریو بروز» (Super Mario Bros)، «افسانه زلدا» (Legend of Zelda) است. شاید همین کافی باشد که بگوییم آخرین قسمت «افسانه زلدا» که چندماه پیش عرضه شد، با کسب نمرات باورنکردنی از منتقدان، بسیاری از گیمرهای حرفهای که تا دیروز سادگی بازیهای نینتندو را مسخره میکردند را وادار به خرید کنسول سوییچ کرد. بسیاری از بازیسازان حاضرند دست و پای خود را اهدا کنند تا فقط یکی از عناوین مذکور در رزومه آنها ذکر شود، چه برسد به اینکه تمام آنها را در کارنامه داشته باشند. بیشک میاماتو بیش از هر شخصیت دیگری در موفقیت نینتندو و جایگاهی که امروز در میان گیمرها دارد، تأثیر گذاشته است.
نظر شما